۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

ایران تولید محور - بخش پنجم



بنابر این پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران تجاری  همان ایران  قدیمی است که با درآمدهای نفتی اش بعضا فربهایش فربه تر شده اند. تجارش تاجرتر شده اند. آخوند هایش چاق تر و آخوند تر ند. شاه و از این حرف ها ندارد اما تابخواهید زورگو و مستبد دارد

این ایران که در آن کلان تجارش با ملایان دست به یکی کرده اند و مانند مار سمی بر ثروت های نفتی کشور چنبره زده اند و از محل عایدی های گذشته شان در سایه قوی دلار رانتی- نفتی،   ایرانی برای ما ساخته اند که در آن شکاف طبقاتی و به همین جهت ستم طبقاتی درآن عمیق و شدید شده است.

این ایران دو چهره دارد: ایرانی که ثروت ها در آنها ارقام نجوی میباشند و ایرانیانی که در ترس و واهمه شورش از پایین به دسیسه چینی مشغولند 

و ایرانی که محتاج نان شبش است و هشتش گرو نه اش می باشد و مرتب برای یک لقمه نان بخور و نمیر که تکافو نمی کند باید دست تکدی به این ویا آن بنیاد دراز کند، چند شغلی پیشه کند، از راه دزدی، فحشاء و دروغ و... امرار معاش کند.. 

این ایران با این تضادش یاد آور شهر تاریخی و امروز فروپاشیده سامره است که گدایشان چنان معروف بودند.

این ایران را اساس قرار دهید، مابقی با ملایان و یا بدون ملایانش تنها ظاهر قضیه است.فرم مسئله است. فرع بر اصل است. فرم بر محتوای است.

پس بیاییم به همین اصل ایران تجاری و برعکس آن ایران صنعتی بچسبیم.

ایران صنعتی اصل کمی نیست. البته ایران صنعتی در سایه یک ایرانی که به عالی ترین قله های اجتماعی و تاریخی رسیده رنگ خواهد باخت. اما ایران صنعتی در مقایسه با ایران تجاری اصل ناچیزی نیست.

اتفاقا برخی پیروان همان مکتب سوسیالیسم  غیر مستقیم می پذیرند که ایران صنعتی اصلی کمی نیست . چون قله رفیعی است ازهمین رو هم دست یافتنی نیست . این ها بر این گمانند رسیدن به ایران صنعتی در سایه سلطه امپریالیسم ممکن نیست. یک رویا بیش نیست.


پس ایران صنعتی که ناممکن جلوه می کند یک قله رفیعی است. اصل کمی نیست. این ایران تجاری است که هر ملایی قادر است با چوب حراج بر کشور و تخریب قوای مولده و... به آن دست یابد.

این که می گویند امپریالیستها نمی گذارند که ایران صنعتی شود، ایران صنعتی ممکن نیست. امپریالیستها هادی ایران تجاری اندو.... حرف های کمی نیستند.

من این سخنان را جدی می گیرم. از نظر من این گفتمان بعدی دیگری هم دارد و آن این که ایران صنعتی یک آرمان پیش پا افتاده و بسادگی دست یافتنی نیست.

اگر ایران صنعتی ایرانی پیش پا افتاده بود خوب چرا ما تاکنون قادر به صنعتی کردن کشور نشدیم؟

اشکال کار در کجاست؟

در این نیست که رویه تجاری، رویه هرز دادن نیروها ، رویه پرت و پلا گفتن ها و رویه این ایرانی ها و به یک کلام این ایرانی ها  بر رویه صنعتی، رویه مولده، رویه سازندگی و...  یعنی رویه آن ایرانی ها می چربد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر