۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه

اقتصاد مال گاوها و خرهاست - امام خمینی - بخش دهم



البته در حیطه اقتصادی ما باید به مصرف و ارزش مصرف تولیدات و ارزش های مادی خود توجه داشته باشیم.

در این حیطه که انسان با مساعدت سرمایه های مادی خود آفریننده ثروت های مادی خود است در گام اول و بیش از هرچیز متوجه مصرف و ارزش های مصرفی است.

اما آنچه که در حیطه اقتصادی معتبر است الزاما در حیطه اجتماعی و انسانی قابل اعتبار نیست. بطور نمونه  اگر شما در حیطه انسانی و اجتماعی به همنوعان خود برخورد اقتصادی کنید، برای آن ها.... ارزش مصرف و تاریخ مصرف قائل شوید آنگاه این به معنای تنزل کرامت انسانی تا سرحدات تولیدات مادی و اقتصادی و  در ادامه به مفهوم شی کردن انسان هاست.


اما ما در مدل های جامعه های امروزین مان که کلیت این نظام ها در خدمت و در بردگی اقتصادند این کار را - تنرل مقام انسانی تا سرحدات فرآورده های اقتصادی و مادی انسان - انجام می دهیم.

در حیطه اقتصاد اما باید به مصرف و ارزش مصرفی فرآورده ها توجه شود.

این اول و آخر اقتصاد اجتماعی و اقتصاد انسانی است.

فراورده که از پروسه ارزش آفرینی یعنی از فرآیند اقتصادی و خلاقیت خارج شد و برای مصرف  حیطه اقتصاد را وداع گفت  مابقی راه تا مصرف  به ارزش مصرفی  آن افزوده نمی گردد   ولا  این  که از ارزش مصرفی آن کاسته شود.


در آغاز که مبادله وجود نداشت فراوردهای اقتصادی هم فقط دارای ارزش مصرفی بودند. ارزش مبادله و تبدیل فراورده به کالا و به این اعتبار اقتصاد کالایی و اقتصاد بازار در آغاز از موجودیت برخوردار نبود.


اما گفتیم اگر در آغاز مبادله و به تبع آن پول وجود نداشت این به خاطر این بود که سطح اقتصادی یعنی شیوه های اقتصادی و تولیدی انسان و جامعه ها نازل بودند.

این که جامعه ها با هم مبادله نمی کردند اگر هم فهمش و خواستش را داشتند توانش را نداشتند.
خواستن توانستن نبود.

اما این که زمانی در آینده های دوردست که ما دیگر در آن نیستیم فرا رسد که در آن بشرآتی به آنچنان درجات عالی تکامل اجتماعی در سطح جهانی نایل گردد که در پرتو جامعه واحد جهانی بساط تجارت و بازار برچیده شود با این عمل که ما بخواهیم در سطح کنونی تکامل جهانی با وجود این همه جامعه ها بساط تجارت و بازار و اقتصاد بازار را برچینیم اگر از زمین تا آسمان فاصله نداشته باشد  فاصله ایی دارد میان آنچه که اجتماعیون می خواهند و آنچه که اشتراکیون طالب آنند.


پس اگر از دیده اشتراکی به مسئله بنگریم باید توانایی های انسان امروزی به چنان درجاتی و سطح اجتماعی اش به چنان سطحی ارتقاء و به آن درجه جهانی شود که بار دیگر این تنها ارزش مصرف فرآوردهای اقتصادی باشد که تنها ارزش قابل اتکاء و معتبر گردد.

اما  همان گونه که در بالا اشاره شد از ازمنه های بسیار پیشین فرآوردهای اقتصادی در حین ارزش مصرف   دارای ارزش تجاری شدند
 و طبعا این پرسش رابر ایوان مسائل افکندند:   آیا این ارزش جدید  - ارزش مبادله -  آن ارزشی نیست که فرآورده ها به شکل غیر اقتصادی یعنی در خارج از چرخه اقتصادی و در حوزه اجتماعی در فاصله میان اقتصاد و مصرف کسب نموده اند؟

برای ادامه اینجا کلیک کنید

ادامه دارد....



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر