۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

ایران تولید محور - بخش دوم



این پرسش ها و نظایر آن که طرح میشوند را اگر در ارتباط با منابع واپس گرا و ارتجاعی که در پس آن خزیده اند قرار دهیم آنگاه  هم از نظر عملی به مغرهایی که این پرسشها را زمانی طرح کرده اند  - انگیزه و منافع اجتماعی شان - را شناسایی خواهیم کرد و هم  از نظرتئوریک  آزمونی است برای کارگران در سنجش بار تئوریکشان در پاسخ به این پرسشهای مطروحه.

بی تردید باید به این مسائل از هر دو جهت عملی و نظری نگریست.

از نظر عملی من در این جا سعی می کنم به این موضوع برخورد کنم.

یکی از نکاتی که پیوسته برایمان مطرح می کنند این است که می گویند انقلاب کارگری یک انقلاب اقتصادی نیست بل که یک انقلاب اجتماعی است در حالیکه ایران تولید محور وایران صنعتی یک حرکت اقتصادی و یک انقلاب صنعتی در کشور است. از این رو نتیجه می گیرند کارگران پیرو انقلاب اجتماعی اند  و چون در انقلاب اجتماعی منافعشان تامین میشوند لذا باید از انقلاب صنعتی  گذار کنند.

در همین رابطه یعنی ضرورت انفلاب اجتماعی - به عنوان تنها امر کارگران - مبانی از جانب این ها مطرح میشوند که جالب توجه اند

این ها عمده تحلیل هایی که ارائه می دهند ناظر به وضعیت انقلاب اجتماعی بر پایه نمودار رشد و تکامل اجتماعی در کشور نیست بلکه عاریه گرفته از کشورهای صنعتی و توسعه یافته است

به عبارت دیگر مبنای حرکت این ها کشورهای توسعه یافته صنعتی، بحران ها در آن کشورها، مراحل تکامل صنعت و کاپیتالیسم در آنهاست.

اما این ها وقتی به ایران بازمی گردند برای توجیه خودشان به دو مورد بیش از همه تکیه می کنند


  • مناسبات اجتماعی، وجود کارگران، بی عدالت اجتماعی، استثمار و..
  • امر کارگران، انقلاب اجتماعی و پایان دادن به ستم طبقاتی و اجتماعی

بنابر این بنایی که ارائه می دهند بر دو ستون  استوار است

  • ستون خارجی: کشورهای پیشرفته صنعتی، بحران در امپریالیسم و بحران در به زعم اینها اقتصاد جهانی
  •  ستون داخلی : فقر فائقه و بینوایی در کشور،  کاپیتالیسم افسار گسیخته و تجاری و ایران بلعیده شده در حلقوم اقتصاد جهانی مورد نظر اینها
چون  به شخصه جهان را از روزنه های مکتبی خود می نگرند به سبک و سیاق همه مکتبیون دنیا برای خود، دشمنان مکتبی هم متصورند و بزرگترین این ها فقط یک نام دارد

  • مکتب لیبرالیسم

بدین گونه از منظر این ها دنیا به دو مکتب تقسیم شده است

  •  مکتب سوسیالیسم که منظور نظرشان همان پیروان انقلاب اجتماعی است
  • مکتب لیبرالیسم که پیروان کاپیتالیستهای دنیا می باشند.

فرقی نمی کند شما در کدام کشور وکشور شما در حال گذار از کدام پله نردبان ترقی اجتماعی اش می باشد، در افریقا آسیا، در افغانستان در ایران و... شما یا در بلوک مکتب سوسیالیسم هستید و پس در مدنظر شما کشور شما برپایه مبانی در بالا ذکر شده - میانی داخلی و خارجی - در حال گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم می باشد و یا پیرو مکتب لیبرالیسم می باشید و مانعی هستید  در سر راه  گذار سوسیالیستی 






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر